درباره‌‌ی رویای سرزمین‌های پست

آناي دوازد‌ساله هيچ چيز نمي‌خواهد جز فرار از آينده‌اي اجباري که براي خودش و همکلاسي‌هايش در روستاي کوچکشان تعيين شده؛ روستايي در ارتفاعات رشته‌کوه ‌آند که هيچ شغلي جز کار در معدن براي استخراج نقره در آن وجود ندارد. پسرهاي هم سن و سالش کم کم دارند ترک تحصيل مي‌کنند تا معدن‌کار شوند و هرکدام از دخترهاي هم سن و سالش به زودي با يک معدن‌کار ازدواج خواهد کرد. اما وقتي برادر يازده‌ساله‌ي مريض‌احوالش به اجبار پدرشان کار در معدن را شروع مي‌کند، آنا روياي مدرسه‌رفتن را رها مي‌کند تا به جاي برادرش در معدن مشغول شود. جهان معدن، تاريک و خطرناک است و مردهايي که آن‌جا کار مي‌کنند نمي‌خواهند دختربچه‌اي توي دست و پايشان باشد. وقتي حادثه‌اي در کوه باعث مرگ پدر و ناپديدشدن برادرش مي‌شود، آنا بايد شجاعت پيدا کند تا نه تنها جان سالم به در ببرد، بلکه خانواده‌اش را نجات دهد.

آخرین محصولات مشاهده شده