درباره‌‌ی پدیدارشناسی هنر و ادبیات ( هوسرل، هایدگر، سارتر)

پديدارشناسي از مهم‌ترين جريان‌هاي فلسفي قرن بيستم است که ادموند هوسرل، فيلسوف بزرگ آلماني، آن را بنيان گذاشت. پس از هوسرل، رويکردهاي پديدارشناختي تنوع فراوان يافت و بسياري از حوزه‌هاي فکر و فرهنگ و فلسفه را تحت تأثير قرار داد. زيبايي‌شناسي و تفسير هنر يکي از اين حوزه‌ها است که در کتاب حاضر مورد بررسي قرار گرفته است. نويسنده، پس از شرح برخي مضامين بنيادين در پديدارشناسي هوسرل و تبيين ديدگاه او در باب ذات آگاهي و توصيف چگونگي معنا يافتن جهان در آگاهي، به پديدارشناسي پساهوسرلي در انديشه متفکراني چون اينگاردن، مرلوپونتي، شلر و دوفرن مي‌پردازد. پس از آن، رويکرد پديدارشناسانه هايدگر به هنر، در دو دوره تفکرش، مورد بررسي قرار مي‌گيرد. نويسنده شرح مي‌دهد که چگونه ديدگاه هايدگر پس از آشنايي با آثار برخي هنرمندان مدرن، به‌ويژه نقاشي‌هاي سزان و کله و نيز شعر ريلکه، تغيير کرد و هايدگر از منظري نو به هنر مدرن نگريست و درنهايت به اين نتيجه رسيد که هنر مدرن نيز اين قابليت را دارد که سکني گزيدن آدمي را در قرب وجود ممکن سازد و بي‌خانماني انسان معاصر را چاره کند. نويسنده در بخش پاياني به پديدارشناسي اگزيستانسياليستي سارتر و تأثير آن در نحوه مواجهه او با هنر و ادبيات مي‌پردازد. سارتر را مي‌توان نخستين فيلسوف فرانسوي دانست که به پديدارشناسي روي آورد و آن را با انديشه‌هاي اگزيستانسياليستي درآميخت و نوعي اگزيستانسياليسم پديدارشناسانه عرضه کرد.

آخرین محصولات مشاهده شده