درباره‌‌ی نظریه های منفی باف(چگونه پژوهش کنشگری همه چیز را به نژاد جنسیت و هویت ربط میدهد)

کتاب «نظريه‌‌هاي منفي باف: چگونه پژوهش - کنشگري همه چيز را به نژاد، جنسيت و هويت ربط مي‌دهد و چرا اين مسئله به ضرر همه است» نوشته‌ي هلن پلاک‌رز و جيمز اي. لينزي، اثري غيرداستاني و تحليلي در حوزه‌ي نقد فرهنگي و تاريخ انديشه‌ي معاصر است. اين کتاب نخستين بار در سال ???? توسط انتشارات پيچ‌استون منتشر شد و با زباني روشن و استدلالي، کوشيده است مسير شکل‌گيري و گسترش نوعي از تفکر را که نويسندگان آن را «نظريه عدالت اجتماعي انتقادي» يا «پست‌مدرنيسم کاربردي» مي‌نامند، از دهه‌ي ???? تا امروز بازسازي کند.پلاک‌رز و لينزي تبارشناسي فکري پديده‌اي را عرضه مي‌کنند که به باور آن‌ها از دل نظريه‌هاي دانشگاهي بيرون آمده اما اکنون به گفتمان غالب در سياست، رسانه و فرهنگ عمومي تبديل شده است. کتاب با رويکردي تاريخي و تحليلي در سه مرحله تنظيم شده است. مرحله‌ي نخست به «پست‌مدرنيسم والا» اختصاص دارد: نويسندگان با رجوع به متفکراني چون فوکو، دريدا، ليوتار و ديگر پساساختارگرايان فرانسوي، نشان مي‌دهند که چگونه شک‌گرايي نسبت به حقيقت عيني، نسبي‌گرايي معرفتي و تمرکز بر گفتمان‌هاي قدرت، بنيان فکري اين جريان را شکل داد. در مرحله‌ي دوم، يعني «پست‌مدرنيسم کاربردي»، اين مفاهيم از عرصه‌ي فلسفه به ميدان کنشگري و پژوهش‌هاي اجتماعي منتقل مي‌شوند: حوزه‌هايي چون نظريه انتقادي نژاد، مطالعات جنسيتي، نظريه کوئير و مطالعات پسااستعماري، جايي که نظريه با سياست و اخلاق درهم مي‌آميزد. مرحله‌ي سوم، به گفته‌ي نويسندگان، ظهور چيزي است که آن را «انديشه عدالت اجتماعي» مي‌نامند؛ جنبشي که از نظر آنان ديگر نسبي‌گرا نيست بلکه جزم‌انديش و مطلق‌گرا شده است: در اين گفتمان، هويت فردي جايگاه اخلاقي و منبع مشروعيت به حساب مي‌آيد، مخالفت با روايت‌هاي پذيرفته‌شده نوعي خيانت يا همدستي تلقي مي‌شود، و پژوهش علمي به ابزاري براي تأييد پيش‌فرض‌هاي اخلاقي تبديل مي‌گردد. پلاک‌رز و لينزي با بررسي مثال‌هاي واقعي از دانشگاه‌ها و رسانه‌ها، استدلال مي‌کنند که نظريه‌ي عدالت اجتماعي انتقادي از هدف اوليه‌ي نقد و گشودگي فاصله گرفته و به شکلي از فعال‌گرايي غيرليبرال بدل شده است. به باور آن‌ها، نتيجه‌ي اين روند، پيدايش «فرهنگ لغو»، فرسايش آزادي بيان، تضعيف روش علمي، و جايگزيني معيار حقيقت با معيار هويت است. آنان در برابر اين گرايش، از ارزش‌هاي ليبراليسم روشنگري دفاع مي‌کنند: عقل، جهان‌شمولي، گفت‌وگوي آزاد، و اصالت فرد. به گفته‌ي نويسندگان، اين ارزش‌ها نه تنها بنياد تمدن مدرن را شکل داده‌اند، بلکه بهترين ابزار براي دستيابي به عدالت واقعي و پايدارند. کتاب از نظر ساختار، زباني روشن و روايتي مستند دارد و توانسته ميان تاريخ انديشه و نقد فرهنگي پلي بزند. نقطه‌ي قوت آن، قابليت دسترسي و انسجام فکري است: براي خوانندگاني که در پي درک ريشه‌هاي فلسفي چپ فرهنگي و سياست هويت هستند، اثري راهگشا به شمار مي‌آيد. با اين حال، منتقدان يادآور شده‌اند که نگاه نويسندگان گاه بيش از اندازه کلي و دفاع آن‌ها از ليبراليسم، رنگ ايدئولوژيک به خود مي‌گيرد. با وجود اين، نظريه‌هاي بدبينانه اثري مهم و برانگيزاننده است که گفت‌وگو درباره‌ي مرز ميان دانش، قدرت و عدالت را در دوران ما دوباره زنده مي‌کند - اثري که هم مخالفان و هم موافقان، ناگزيرند به آن واکنش نشان دهند.

آخرین محصولات مشاهده شده