درباره‌‌ی می خواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم

کتاب پيش رو روايتي واقعي از زندگي نويسنده را در خود جاي داده که برخلاف تصور و پيش‌بيني او با استقبالي کم‌نظير روبه‌رو شده و به چندين زبان زنده‌ي دنيا ترجمه شده است. اين اثر بازخواني جلسات روان‌درماني نويسنده براي درمان بيماري افسرده‌خويي يا اختلال افسردگي مداوم است که در آن فرد حالتي از افسردگي مدام و سبک را تجربه مي‌کند. حالتي که به ويراني نمي‌رسد اما احساس خوشحالي هم وجود ندارد و هم‌زمان دو حس ضدونقيض در وجود انسان جولان مي‌دهد. بک سهي تجربه‌اي از احساسات دروني و جلسات درماني خود را با ديگران به اشتراک گذاشته تا کساني که همچون او حالت‌هايي اين‌چنيني را تجربه مي‌کنند دريابند که در دنيا تنها نيستند، دريابند که افراد بسياري همانند آن‌ها از درون رنج مي‌کشند اما در ظاهر خوشحال به نظر مي‌آيند. او قسمت تاريک درونش را همچون قسمت روشن آن به تماشا گذاشته و اين فرصت را به خواننده داده تا با او در جلساتش شرکت کند و از آنچه بين او و روان‌پزشکش رخ داده آگاه شود.

آخرین محصولات مشاهده شده