درباره‌‌ی مومو

دختركي به نام مومو در حاشيه شهري بزرگ در خرابه‌هاي يك آمفي تئاتر زندگي مي‌كند. او فقط با چيزهايي كه در گوشه و كنار شهر پيدا مي‌كند روزگار مي‌گذراند، اما استعدادي عجيب و غريب در شنيدن درد دل‌هاي آدم‌ها دارد. روزي سر و كله عالي‌جنابان خاكستري پيدا مي‌شود. آنها مي‌خواهند وقت ارزشمند آدم‌ها را بدزدند و براي همين هر روز كه مي‌گذرد زندگي آدم‌ها يكنواخت‌تر و بي‌روح‌تر مي‌شود. در اين ميان مومو تنها كسي است كه حاضر شده جلوي عاليجنابان سينه سپر كند...

آخرین محصولات مشاهده شده