درباره‌‌ی من و دار و دسته راهزن ها 1(هفته دوم ژوئن دزدیده شدم)

تعطیلات تابستانی در خانواده ی ملال آور واینستو هیچ اتفاق جالبی نمی افتد و بامزه ترین کارشان این است که به دیدار مادربزرگ بروند. درست برعکس خانواده ی پیرات که پر از ماجراجویی اند؛ راهزنی، تعقیب وگریز، مسابقه، زندگی در طبیعت، بازی و پرخوری و... این یعنی یک تابستان واقعی. برای همین ویلیا فکر می کند خیلی خوش شانس بوده که دزدیده شده و برای برگشتن به خانه شان هیچ عجله ای ندارد! داستان های کلو ترکیبی است از جوهره ی داستان های آسترید لیندگرن و رولد دال، همراه با طنز انفجاری!

آخرین محصولات مشاهده شده