دربارهی مفتش و راهبه
"اگر پيشنهادم را رد نميكرديد، اين بلا بر سرتان نميآمد."
مستقيما به چشمان موران نگريستم. از اين حرف چه منظوري داشت؟
"ميتوانستيد در بستر گرم و نرمي با ملافههاي سفيد و بالش پر قو استراحت كنيد. آيا اين بهتر از زندان در سياهچال نبود؟"
"اين سؤالي است كه به خود شما بر ميگردد."
اگر مجبورم نكرده بوديد، كارتان به زندان نميكشيد."
لابد تعجب ميكنيد چرا آن قدر طول كشيد تا متوجه منظورش شدم. اما باور كنيد تا آن لحظه اصلا به او مظنون نشده بودم. حيرت زده پرسيدم:
"پس اين، كار شما بود؟ شما مرا به انكيزيتورها لو داديد؟"
مادن زيبا به مراوده با شيطان متهم است. دادگاه تفتيش عقايد و خرمن آتش در انتظار است. خواستههاي نامشروع اوج ميگيرند و دغلكاري و عشق و ايمان به مبارزه برميخيزند. مادن ناچار است انتخاب كند:
اتهامات را بپذيرد، بر تخت شكنجه بخوابد و تن به آهن گداخته بسپارد يا... .
كد كالا | 10067 |
زبان | فارسی |
نویسنده | کالین فالکنر |
مترجم | جواد سیداشرف |
سال چاپ | 1403 |
نوبت چاپ | 7 |
تعداد صفحات | 576 |
قطع | رقعی |
ابعاد | 14.2 * 22.1 * 3.6 |
نوع جلد | گالینگور |
وزن | 750 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.