درباره‌‌ی مطالعات ادبی هرمنوتیک متن شناختی

در ميان تمام كند و كاو‌ها در ضعف و ناتواني ادبيات دانشگاهي، شايد بنيادترين عامل اين نابساماني را بتوان دور ماندن ادبيات از انديشه هاي علمي، نظري و فلسفي معاصر و بي‌اعتنايي اهل ادب و فرهيختگان دانشور با مباحث نقد و تحليل آثار ادبي و مباني فلسفي ادبيات، دانست. ناگفته پيداست كه نقد و تحليل علمي، منسجم، ژرف و امروزينه اثر ادبي، بدون بهره‌مندي از مباحث نظري ادبيات و عدم توجه به نظام فكري مشخص و ديدگاه علمي منسجم، چندان ره به‌جاي نميبرد. آشنايي آنان كه در حوزه ادبيات درون دانشگاهي جاي مي‌گيرند با مباحث علمي، نظري و فلسفي، به ويژه رويگردهايي كه در دهه‌هاي پاياني سده بيستم و سالهاي نخستين سده بيست و يكم به سخن مشترك دانايي انسان در درك و فهم دانش‌هاي گوناگون بشري تبديل شده است موجب مي‌شود پژوهش‌هاي ادبي در اين حوزه، از عقلانيت، معيارپذيري و فراگيري بيشتري بهره‌مند شود. از ميان اين رويكرد‌ها، هرمنوتيك، جايگاهي در خور توجه دارد. اين نوشتار، در پي چاره‌نگري همه‌جانبه ضعف و ناتواني ادبيات دانشگاهي كه به آن اشاره‌اي شد نيست و مي‌توان آن را به مثابه گامي مقدماتي و چه‌بسا، نه چندان استوار در اين پهنه به شمار آورد.

آخرین محصولات مشاهده شده