درباره‌‌ی مجموعه آثار احمد شاملو 4 (ترجمه نمایش‌نامه‌ها)

ايرن: حالا خيال دارين چيكار كنين؟ خندان‌لب: صبر كنين. يك كارهايي مي‌شه كرد، اما البته من نمي‌تونم وكيل شما بشم. من ديگه جواز وكالت ندارم. جواز من باطل شده، شما يك وكيل درستكار لازمتونه. ايرن: واسه چي؟ خندان‌لب: اگه يك روز «ورشكسته» اومد خواست شما رو برگردونه به خونه‌ش... ايرن: او جرات اين كار را نداره...

آخرین محصولات مشاهده شده