اين سوال پيش مي‌آيد که چه شد که بعضي از متفکران ژاپني عصر ميجي به تحولات فکري متفکران غربي علاقه‌مند گرديدند. ترديدي نيست که بخشي از تفکرات غربي براي اين دسته از محققان ناآشنا بود، ولي بعضي از آنان نيز سعي در تغيير تفکرات غربي و مطابقت آن با شرايط ژاپن داشتند. اين امر گواه بر اين است که جامعه ژاپن در عصر توکوگاوا داراي بعضي نظريات منسجم اقتصادي_اجتماعي به ويژه در امر توليد و رقابت‌هاي توليدي بين حکوکت‌هاي محلي بوده است. به طوري که آن را قادر به ابداع نهادهاي مربوط به اداره اقتصادي جامعه و افزايش توليد به به مدت بيش از دو قرن در شرايط انزواي مطلق نمود. لذا حضور تفکرات بومي اقتصاد مبتني بر توليد و توزيع و ايجاد نهادهاي لازمه آن حتي قبل از ايجاد حکومت ملي، معرفي علم اقتصاد مدرن و آغاز دوران توليد به شيوه سرمايه داري ژاپني، زيربناي فکري_نهادي جامعه اين کشور را براي بهره‌برداري از اقتصاد مدرن که علم و يا مهندسي توليد به شمار مي‌آيند به خوبي فراهم آورده بود که هنوز هم آثار آن در پندار و کردار خانوار، بنگاه‌ها و دولت ژاپن به خوبي مشهود است.