ماوراي طبيعي‌شدن در ابتدا از اين جهت توجه را به خود جلب مي‌کند که از نويسنده‌اش همه‌جا به عنوان پزشکي ياد مي‌شود که مي‌خواهد ياد بدهد چطور کارهاي غيرممکني مثل داستان‌هاي عارفان را مي‌توانيم انجام دهيم. کتابي که ادعا مي‌کند از طريق شناساندن کارکردهاي عصب‌شناختي مغز، مي‌تواند همه‌‌ي آدم‌ها را از يک آدم عادي به آدمي ماوراي طبيعي تبديل کند. نويسنده در اين کتاب مي‌کوشد از اصطلاحات و مفاهيم علمي همچون کوانتوم (که آن‌را معادل فضاي خالي بين اتم‌ها در نظر گرفته است) و يا فرکانس‌هاي مغزي استفاده کند تا بتواند تجربياتش را منتقل کند. او معتقد است انسان‌ها بايد فرکانس‌هاي مغز خود را آن‌قدر بالا ببرند تا با جهان و آگاهي بالاتر يکي شوند. جهان بالاتر چيزي جز انرژي و آگاهي نيست و بنابراين آن‌جا مي‌توان از زمان و مکان رهايي يافت و فراطبيعي شد. اين مستلزم اين است که از همه‌چيز و همه‌کس رها شويم (مفهومي بسيار شبيه به مرحله‌ي فنا در آموزه‌هاي عرفان شرقي). اين باعث رهايي از بيماري‌هايي مثل افسردگي نيز خواهد شد. ماوراي طبيعي شدن در مرزهاي بين اصطلاحات علمي و ادعاهاي معنوي حرکت مي‌کند. اما تشخيص اين‌که آيا مي‌تواند با اثبات‌هاي دقيق علمي، معنويات و ماوراي طبيعي‌شدن را عملي کند يا نه، با شماست. ما فقط خلاصه‌اي از آن‌چه در کتاب نوشته شده ارائه کرده‌ايم. نويسنده‌ي ماوراي طبيعي شدن کيست؟ دکتر جو ديسپنزا، آن‌طور که در جستجويي به زبان انگليسي به دست مي‌آيد، دکتراي خود را در رشته‌ي کايروپرکتيک (نوعي ماساژ خاص براي ستون فقرات) گرفته است. اما به نظر مي‌رسد به علت تحقيقاتي که جداگانه روي کارکردهاي مغز انجام داده، از او به اشتباه به عنوان عصب‌شناس (نوروساينتيست) نام مي‌برند. جو دسپنزا در جواني دچار سانحه‌اي مي‌شود که باعث آسيب ستون فقرات شده و ادعا مي‌کند که پزشکان به او گفته‌اند ديگر نمي‌تواند راه برود. او معتقد است با تغيير نگرش و تمريناتي که در همين کتاب ماوراي طبيعي‌شدن نيز از آن‌ها ياد مي‌کند توانسته بر اين مشکل غلبه کند. او اکنون سخنران و نويسنده‌ي آثار انگيزشي است. بهترين ترجمه‌ي ماوراي طبيعي شدن اين کتاب اولين بار توسط روزبه ملک‌زاده و هيمن برين (نشر پرديس آباريس) چاپ شده است. کتاب‌هاي مشابه ماوراي طبيعي شدن اگر به اين کتاب علاقه داريد، احتمالن کتاب‌هاي زير را نيز خواهيد پسنديد: شفاي زندگي، چهار اثر از فلورانس اسکاول شين، نيروي حال، استادان بسيار زندگي‌هاي بسيار، از ذهن تا ماده، شکست عادت‌هاي کهنه.