درباره‌‌ی ماکارونی با سس مشاعره

ما 3 نفر بوديم. يكي‌‌مان كمي تپل بود. هر بار هم كه تصميم مي‌گرفت لاغر شود و موفق نمي‌شد مي‌گفت ماه هم وقتي گردتر است خيلي قشتگ‌تر از هلال است. يكي ديگرمان را اگر رهايش مي‌كردي از ديوار راست بالا مي‌رفت و هميشه روي اعصاب بود. سومي اما انگار مامان دوتاي ديگر بود بايد اين كار را بكنيم نبايد آن كار را بكنيم نبايد آن كار را بكنيم.. تا اينكه يك روز سر و كله‌ي نفر چهارمي پيدا شد كه بعدها فهميدم كمي با ما سه‌تا فرق دارد...

آخرین محصولات مشاهده شده