درباره‌‌ی فریاد بر سر باران

دلسي عاشق پيگيري تغييرات آب و هواست،اگرچه به نظر مي رسد تازگي ها زندگي اش دچار طوفان شده.او هميشه با مادر بزرگ مهربانش زندگي مي کرده ولي کم کم حسرت داشتن <<خانواده اي عادي>> در دلش زنده مي شود؛حسرت داشتن پدر و مادر.چيزهاي بد ديگري هم هست و دردناک ترينشان دوست صميمي اش است که انگار زودتر از او بزرگ شده.خي چيزهاي خوب هم زياد است؛مثلا همسايه هايي با شانه هاي قوي تا حمايتش کنند؛و رونان،دوست جديدش که مشوق و دلسوز است،هرچند که او هم مشکلات زيادي دارد.دلسي و رونان با ماجراجويي هاي خودشان سرگرم اند و هر دو به تدريج تفاوت غم و خشم،شکسته بودن و کامل بودن،و تفاوت رهاشدگي و دوست داشته شدن را ياد مي گيرند؛و از همه مهم تر اينکه در کنار هم،از پس هر طوفاني بر مي آيند.

آخرین محصولات مشاهده شده