درباره‌‌ی فرزند آتش

وقتي راشل با ديويد، كه مردي با پوستي تيره و ظاهري جذاب است، ازدواج مي‌كند، به نظر اوضاع مطلوب مي‌شود. از زندگي مجردي در لندن پا به خانه‌اي زيبا،كارن هال، مي‌گذارد. صاحب كلي پول و دارايي و پسرخوانده‌اي مهربان به نام جيمي مي‌شود. اما بعد از مدتي رفتار جيمي تغيير مي‌كند و زندگي بي‌عيب و نقص راشل به مرز فروپاشي مي‌رسد. جيمي پيش‌بيني‌هاي ناراحت كننده‌اي مي‌كند. ادعا مي‌كند مادرش كه فوت كرده او را طلسم كرده است. آيا جيمي به اين روش مي‌خواهد از راشل انتقام بگيرد؟ به صفحه‌هاي آخر اين كتاب كه برسيد، تندتر آن را ورق خواهيد زد چون شديداً تشنه‌ي شنيدن حقيقت هستيد.

آخرین محصولات مشاهده شده