درباره‌‌ی عرفان و فلسفه

والتر ترنس استيس نويسنده و فيلسوف انگليسي، در کتاب "عرفان و فلسفه" درصدد پاسخ دادن به اين پرسش است که اساسا "حال يا تجربه عرفاني" چه رابطه‌اي با مسائل مهم "فلسفه" دارد؟ بعضي انسان‌ها گه‌گاه احوال غريبي داشته‌اند که به عنوان "عرفاني" مشخص و معروف است. ولي از آن‌جايي که اصطلاح " عرفاني" بکلي مبهم است، ابتدا بايد در اين حوزه دست به بررسي تجربي بزنيم تا معلوم شود چه سنخ و چه نوع تجربه‌اي عرفاني ناميده مي‌شود. از منظر روان‌شناسي پژوهش، در واقع، "عرفان" موضوع اين کتاب است و "فلسفه" رويکرد آن. استيس، که در فلسفه استاد بوده، اديان و مذاهب شرق و غرب را نيز، توأمان مي‌شناخته است. در نظر او، ديانت و تجربه ديني هم‌سان با عرفان است و عرفاني که وي از آن سخن مي‌گويد عرفان قديم يا جديد يا عرفان نحله و ملّتي خاص نيست. او ويژگي‌هاي مشترکي را که در "عرفان‌ها" مي‌بيند مدّ نظر دارد و، به محک فلسفه، از اين نقد عيار مي‌گيرد؛ آن هم فلسفه‌اي از نوع فلسفه اسپينوزا در کتاب "اخلاق"، و دور از صغرا و کبري‌هاي فراوان منطقي و استدلال‌هاي خسته کننده فلسفي. ازاين رو، خواندن آن عارف و عامي را به کار مي‌آيد. آثار استيس زباني ساده و بدون پيچش دارند و مترجم تواناي اين اثرِ او نيز به خوبي از عهده برگرداندن آن ويژگي‌ها به زبان فارسي برآمده است. براي ايرانيان که دفتر پربرگي از ادبيات و فرهنگ‌شان حکايت "عقل و عشق" است داوري معتدل و منصفانه استيس با ترجمه روان خرمشاهي بسي خواندني و سودمند است.

آخرین محصولات مشاهده شده