دربارهی سگی در خرمنجا و چند نمایشنامه دیگر (نمایشنامه)
ربابه: مرد، امسال تكليف من با اين بچهها چي ميشه؟ همه هست و نيستمون اينه... [اشاره به گندم] كه اونم يه ساعت ديگه مثل گوشت قربوني...
حيدر: [عصبي] زن يهخورده صبر داشته باش... اگه علي ساربونه ميدونه شترو...
ربابه: [شانه بالا مياندازد] نميدونم... تو يا گنج پيدا كردي يا ميخواي بري دزدي...
حيدر: نه زن... نه گنج پيدا كردم و نه ميخوام برم دزدي. تو فقط يه خورده صبر داشته باش...
بچه كه تا حالا نق ميزد يكهو ميزند زيرش و «عروعور» گريه ميكند.
ربابه: [با دقدلي] تو ديگه لالموني بگير... ذليلمرده...
حيدر: چي ميخواد زن؟
ربابه: من چه ميدونم، كارد به شكمش اومده... هندونه ميخواد...
حيدر: خب يه دو سه مشت گندم بش بده بره بخره...
كد كالا | 268106 |
زبان | فارسی |
نویسنده | نصرتالله نویدی |
سال چاپ | 1400 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 86 |
قطع | رقعی |
ابعاد | 14.4 * 21.4 * 0.4 |
نوع جلد | شومیز |
وزن | 86 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.