کتاب حاضر شرحي است خواندني بر پيدايش و پردازش انديشه‌هاي زيباشناختي در فلسفه‌ي آلماني در اين کتاب مي‌بينيم که فيلسوفان گوناگون، به رغم تفاوت در رويکردها و روش‌ها، جملگي با پرسش‌هاي مشترکي در حوزه‌ي زيباشناسي روبه‌رو بوده‌اند. نويسنده با توضيح و تبيين اين پرسش‌ها نشان مي‌دهد که فهم انديشه‌هاي زيباشناختي اين فيلسوفان مستلزم تعيين جايگاه آنان در اين سنت پربار فلسفي است. بسياري از انديشه‌هاي زيباشناختي در فلسفه‌ي مدرن پيرو، وامدار يا ناقد سنت زيباشناسي آلماني بوده‌اند. دانشجويان فلسفه‌ي هنر و زيباشناسي، به واسطه‌ي آشنايي با اين سنت، شاهد شکل گيري شالوده‌ي مباحثاتي خواهند بود که در زيباشناسي روزگار کنوني همچنان تداوم دارند.