دربارهی ساعت درخشان (سرگذشتی از مرگ و زندگی)
راه برگشت به خانه بهاندازه چهار بار رفتوبرگشت طول ميکشد. بيشتر راه را به کار و فهرست وظايفم فکر ميکنم. کمي اشک ميريزم. فردا بايد به درمانگاه داک بروم و با متخصص سرطانشناسيام درباره دوره بعدي درمان حرف بزنم، براي همين حالا راجع به غدهها، سلولهاي سرطاني و اين فکر ميکنم که اگر دکترها هر کاري را که بلد بودند انجام دادند و بازهم سرطان درمان نشد چه جوابي به مريض خواهند داد.
و فکر ميکنم: اين چيزي که دارم حالا از سر ميگذرونم واقعاً غمانگيزه. احساس ميکنم مادرم ميليونها کيلومتر از من دور است و اين فاصله وصفناپذير هرگز تمام نميشود. من هم از ترسيدن و از دست دادن خستهام. به اين فکر ميکنم که چرا وقتي همه موهايم داشتند ميريختند ناگزير نشستم و در آخرين پاراگراف کتاب مُرده از جويس کلمه «برف» را با «مو» عوض کردم و آن را دوباره نوشتم:
دوباره شروع به ريختن کردند. با بيحالي موهايش را ميديد، نقرهاي و قهوهاي که يکييکي زير نور لامپ ميريختند… موهايش دستهدسته روي ملحفههاي تخت و کف دستشويي جا ميگرفت. در سينک روشويي، چاه حمام، مابين کفپوشهاي چوبي و روي صاوبن دسته انبوهي از آنها به چشم ميخورد. وقتي ميديد موهايش کمکم در اين جهان ميريختند و ميريختند، سستياي در روحش احساس کرد… درست شبيه هبوطِ پايان نهاييشان، بر فراز همه موجودات زنده و مُرده.
كد كالا | 288148 |
زبان | فارسی |
نویسنده | نینا ریگز |
مترجم | الناز امیری |
سال چاپ | 1402 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 372 |
قطع | رقعی |
ابعاد | 13 * 19.5 * 1.5 |
نوع جلد | شومیز |
وزن | 349 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.