درباره‌‌ی زندگی با روان‌گسیختگی (اسکیزوفرنی از زبان 1 روان‌گسیخته)

((روان‌گسيختگي وحشت‌آفرين است. روان‌گسيختگي اختلال كهن الگويي جنون است. ديوانگي ما را مي‌ترساند؛ چون موجوداتي هستيم در آرزوي ساختار و معنا. ما روز‌هاي بي‌پايان را به سال‌ها‏، ماه‌ها و هفته‌ها تقسيم مي‌كنيم. اميد داريم كه به بخت نحس، بيماري، تلخكامي، ناراحتي و مرگ افسار بزنيم و مهارشان كنيم... مسائلي كه وانمود مي‌كنيم به هيچ وجه پيامد‌هايي محتوم و نا‌گذير نيستند. مردم طوري درباره‌ي مبتلايان به روان‌گسيختگي حرف مي‌زنند، پنداري آنها بي‌آنكه از دنيا رفت باشند مرده و براي هميشه از نظر و ديد اطرافيان محو و نا‌پديد شده‌اند. ما به نحوي دستخوش‌فرو‌پاشي و زوال مي‌شويم كه براي ديگران دردناك است. ديگر مصيبت‌هاي انساني مانند جنگ، آدم‌ربايي و مرگ را مي‌توان روايت كرد، اما آشوب و بلواي دروني‌شده‌ي شخص مبتلا به روان‌گسيختي هيج معنا و مفهومي ندارد. در اين مغاك بي‌روح و غمزده، نترسيدن كليد راهگشاست؛ چون ترس، با اينكه گريزي از آن نيست، فقط احساس هولناك گم‌گشتگي را تشديد مي‌كند.))

آخرین محصولات مشاهده شده