درباره‌‌ی زمان خیالی بیش نیست (نمایش‌نامه)

مادام بونكه: بايد همه چيز مرتب باشه. مي‌خوام مطمئن باشم كه چيزي رو فراموش نكردم... گل‌ها رو تو اتاق گذاشتم. گل داوودي مي‌خواستم؛ ديگه تو گلخونه نبود... فقط گل كوكب پيدا كردم. ريمكه: داوودي يا كوكب، همه گل‌هاي هلند در برابر گل‌هاي جاوه به نظر اون معمولين. بگو ببينم، به فكر اتاق سعيد هم بوديد؟ مادام بونكه: بله مادمازل. همان اتاقي كه قبلا مال اون بود رو آماده كرديم... دستور دادم تخت رو بردارن... و همه جا حصير پهن كنن. [با انزجار] نمي‌دونم باور مي‌كنيد يا نه، ولي حصيري كه ده سال پيش روش مي‌خوابيده هنوز بوي اونو ميده...

آخرین محصولات مشاهده شده