دربارهی روزی که جوحا هندوانه ترشیده فروخت (قصههای تصویری از عبید زاکانی 6)
جوحا ميخواست کار کند. اما نه کاري بلد بود و نه کسي به او کار ميداد. روزي جوحا که از بيکاري خسته شده بود، تصميم گرفت هندوانه فروشي کند. به باغي رفت و با صاحب باغ حرف زد. به او گفت: «چند تا هندوانه به من بده برايت بفروشم و پولش را برگردانم. دستمزد هم هر چقدر خواستي بده»
صاحب باغ که يک عالمه هندوانهي ترشيده داشت و کسي آنها را نميخريد، گفت: «اين هندوانهها خريدار ندارد. همهشان ترشيدهاند.»
| كد كالا | 254606 |
| زبان | فارسی |
| نویسنده | فریبا کلهر |
| سال چاپ | 1399 |
| نوبت چاپ | 1 |
| تعداد صفحات | 16 |
| قطع | رقعی |
| ابعاد | 16.5 * 21.1 * 0.1 |
| نوع جلد | شومیز |
| وزن | 46 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.