درباره‌‌ی رز سپید (شهر تنها 2)

وايولت در حال فرار است. او از دست دوشس درياچه فرار كرده كه او را در مزايده خريد، همچنين از عمري خدمت كه زماني براي او معين شده بود. اما وايولت تا هر جا فرار كند، نمي‌تواند شورشي را ناديده بگيرد كه درست زير سطح پرزرق و برق جواهر شكل مي‌گيرد، يا اين موضوع را كه خودش هم مي‌خواهد در اين شورش سهمي داشته باشد و وايولت به همراه‌اش و متحدي جديد، كشف مي كند كه آگري‌هايش بسيار قدرتمندتر از آن بوده‌اند كه در تصورش مي گنجيده. اما آيا او آن‌قدر قوي هست كه عليه جواهر و هر چيزي كه هميشه مي‌شناخته، بايستد؟ و آيا حاضر است زندگي هر كسي را كه برايش ارزشمند است، به خطر بيندازد تا جواب اين سوال را بفهمد؟

آخرین محصولات مشاهده شده