با پايان گرفتن كتابي كه فابيو ويگي داشت درباره من مينوشت احساس منحصربهفردي به من دست داد كه آميزهاي بود از لذت و اضطراب گوئي يك همزاد مرا تسخير خود در آورده بود همزادي كه من را بهتر از خودم ميفهمد و نه تنها دستاوردهاي من بلكه نقاط ضعف در ساختمان نري امرا هم مي بيند بگذريم از اينكه كتاب ويژگي به عنوان نمونهاي عالي از نظريه ديالكتيكي درباره ايدئولوژي نيازي به من ندارد و روي پاي خودش ميايستد.