درباره‌‌ی دفترچه خاطرات جانی آتیش‌پاره

يه تصميم بزرگ گرفتم اما قبل از اجرا كردنش مي‌خوام اينجا توي برگه‌هاي دفتر خاطراتم يادداشتش كنم جايي كه تمام خوشي‌ها و بدبختي‌هاي زندگيم رو مي‌نويسم. درسته كه من فقط نه سالمه اما بدبختي‌هام يكي دو تا نيست. ديشب بعد از اينكه همه‌ي مهمون‌ها رفتن يه عالمه وقت صداي پچ‌پچ پشت در اتاقم مي‌اومد من هم خودم رو زدم به خواب و كسي جرئت نكرد بيدارم كنه. اما امروز صبح همين كه از خواب بلند بشم يه كتك مفصل منتظرمه تازه جاي اون كتكي كه چند روز پيش از بابا خوردم هنوز درد مي‌كنه. اين فكر نذاشت تا صبح چشم روي هم بذارم...

آخرین محصولات مشاهده شده