درباره‌‌ی خیانت (نامزد 2)

هاليس دلش را باخته بود و حالا بايد تلاش مي‌کرد تا آن را پس بگيرد. مي‌شد دنبال دلي راه افتاد که از قبل شکسته‌؟ بعد از فرار از دربار کوروا و پشت‌سر گذاشتن ياد و خاطره‌ي سيلاسِ عزيزش که به قتل رسيده بود، هاليس آهسته‌آهسته خودش را با زندگي در کنار خانواده‌ي او وفق مي‌دهد. مهربانيِ استوفه‌ها براي روح خسته‌ي هاليس مانند مرهم است. ولي اتان، پسرعموي تندخوي سيلاس که به‌شدت از کوروايي‌ها متنفر است، آرامشي را که به تار مويي بند است، تهديد مي‌کند. هم‌زمان با تنشِ توي خانه که رفته‌رفته زيادتر مي‌شود، ناآرامي‌هاي سرزمينِ پادشاهيِ ايزولتن نيز به بالاترين حد خودشان مي‌رسند. استوفه‌ها شايد قدرت سرنگوني شاه ستمگر، کوئينتن را داشته باشند، ولي براي اين کار به کمک هاليس احتياج دارند. آيا دختري که همه‌چيزش را باخته، مي‌تواند خواسته‌ي دلش را ول کند و به سرنوشت وطنِ دومش بينديشد؟

آخرین محصولات مشاهده شده