درباره‌‌ی خود ویرانی (مجموعه شعر)

خواب ديده بود. هيزمي‌ست زير يك تبر. خواب ديده بود. با دست‌هايي درون شومينه گذاشته مي‌شود. خواب ديده بود... بعد. بعد از خواب پريده بود. ديده بود. چند نفر از لابه‌لاي درخت‌ها بيرون مي‌آيند. ديده بود. چند درخت را به زور مي‌برند.

آخرین محصولات مشاهده شده