روث، شخصيت اصلي اين رمان در جستجوي گذشته‌ي پدرش است. گذشته‌اي كه پدر آن را فراموش كرده و او هميشه از آن گريخته، گذشته‌اي كه مادر را آزرده مي‌كند و روابط خانوادگي را متزلزل... روث سي ساله بعد از جدايي از نامزدش تصميم مي‌گيرد محل زندگي و كارش را ترك كند و براي مراقبت از پدرش يك سال نزد خانواده بماند. يك سال مرور گذشته‌ها آن‌ها را به سمت خوشي‌هاي كوچك در لحظه ي حال سوق مي‌دهد. «خداحافظ ويتامين» رماني درباره‌ي عشق است، درباره‌ي جدايي، خيانت، خانواده، بيماري و فراموشي، شاهكاري درباره ي روابط خانوادگي كه خواننده را با خود همراه مي كند و عميقا قابل لمس است.