درباره‌‌ی خباثت (مریدان و راندگان 1)

دنيا از هم فروپاشيده است... ديگر نمي‌توان آن را گرد هم آورد. کوربن چيزي نمي‌خواهد جز آنکه براي محافظت و خدمت به پادشاه، جنگجوي ماهري شود. به‌زودي به خواسته‌اش خواهد رسيد اما به بهايي گزاف. اونيس در راه رسيدن به قدرت و حکومت چيزهاي زيادي را قرباني کرده و مانعي در مسيري که در پيش گرفته جلودار او نخواهد بود. ورديس جديدترين عضو جنگجويان شاهزاده ناتائير يکي از ماهرترين شمشيربازاني است که آن سرزمين به خود ديده اما همچنان در سايه‌ي برادر بزرگ‌ترش مانده است. ناتائير تدابير و انديشه‌هاي نويني دارد که بسياري از آن‌ها به مذاق پادشاه اعظم خوش نمي‌آيد. او همچنين با ايده‌ي پدرش مبني‌بر احضار همتايان خود به شورا مخالف است. گذشته‌ي سرزمين‌هاي تبعيدشده سراسر جنگ و خشونت بوده، روزگاراني که از نبرد مردان و غول‌ها زمين از رنگ خون آنان تيره‌وتار شده است. اکنون سنگ‌ها نيز خون گريه مي‌کنند و اژدهايان غول‌پيکر به جنبش افتاده‌اند. نشانه‌ها حاکي از آن است که خطري به مراتب بزرگ‌تر از آنچه در گذشته روي داده، در راه است...

آخرین محصولات مشاهده شده