دربارهی تنبل نالان (مجموعه مطلقا كامل و عمدتا تراژيك آخرين نوشتههاي اندرو ويتكر)
من اين نامه را ننوشتهام كه از كار حرف بزنم، يا راستش (بهاصطلاح) پاي غيبتهاي قديمي را وسط بكشم. من دوستي دارم كه نيازمند كمك است. البته نه دوستي از پوست و گوشت، هرچند از آن دوستها هم به اجبار دارم. منظورم مجله صابون است، نشريه ادبي كوچكي كه من صاحبامتياز و سردبيرش هستم، كه ضميمههايي سالانه تحت عناوين صابون اكسپرس و بهترينهاي صابون هم دارد. تصور ميكنم چيزهايي در مورد ما در نشريات كوچكتر شنيده باشي، هرچند ممكن است از نقش من در مجله بيخبر بوده باشي (من اسمم را روي جلد مجله بهرخ نميكشم). ... با اين وضعيت اقتصادي - و ناتواني بارز آدمهاي نيكسون براي رتق و فتق امور - درآمد شخصي من كم شده، در واقع به صفر رسيده، درحاليكه هزينهها چند برابر شده. اگر اقدام جدي نكنم، صابون به كل از رده خارج ميشود.
از متن يكي از نامههاي اندرو ويتكر، بنيانگذار و سردبير مجله صابون
كد كالا | 250101 |
زبان | فارسي |
نويسنده | سم سوج |
مترجم | پوپه ميثاقي |
سال چاپ | 1398 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 232 |
قطع | رقعي |
ابعاد | 14.2 * 21.2 * 1.5 |
نوع جلد | شوميز |
وزن | 231 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.