درباره‌‌ی بندها

اگر يادت رفته، آقاي عزيز، بگذار يادت بيندازم: من زنت هستم. مي‌دانم كه زماني از اين بابت خوشحال بودي ولي حالا شده اسباب ناراحتي‌ات. مي‌دانم خودت را به آن راه مي‌زني انگار كه وجود ندارم، و هيچ‌وقت هم وجود نداشته‌ام، چون كه نمي‌خواهي وجهه‌ات جلو آدم‌هاي باكلاسي كه باهاشان نشست‌و‌برخاست مي‌كني خراب شود. مي‌دانم زندگي معمولي در نظرت احمقانه است، اين‌كه مجبور باشي سر وقت براي شام به خانه بيايي...

آخرین محصولات مشاهده شده