درباره‌‌ی بعل زبوب (سالار مگس‌ها)

گلدينگ در جنگ جهاني دوم دست به اسلحه شد، و هنگامي که جنگ پايان گرفت، شاهد آن بود که مردمان کماکان درمورد آن وحشت‌هاي سنگدلانه و گران‌باري که هيتلر و رژيم‌اش بر سر مخالفان و اقليت‌ها هوار کردند، مات و مبهوت‌اند. گلدينگ خود را ناگزير از نوشتن در باب ظرفيتِ آدمي براي شر ديد. منتها افزون بر اين هدف، در پي آن بود که در کتابش آشکار سازد در هر کنجي از جهانْ امکانِ وقوع چنين رفتارهايي وجود دارد، حتي در مملکتِ علي‌الظاهر مترقي‌اي نظير انگلستان. گلدينگ درباره بعل ذبوب مي‌نويسد «مي‌خواستم تصوير کليْ همان درسِ مصيبت‌باري باشد که انگليسي‌ها مجبور بوده‌اند در طي يک‌صد سال گذشته فراگيرند؛ اين که جماعتي از آدميانْ ذاتاً مشابه هر جماعتِ ديگري از انسان‌هاست؛ مضافاً اينکه يگانه دشمنِ آدمي در کُنهِ وجود خودش نهفته است.»

آخرین محصولات مشاهده شده