درباره‌‌ی بدوی سرخ‌پوست (مجموعه اشعار محمد الماغوط)

اين سكوت محض اعصابم را داغان مي‌كند. صدايي مي‌خواهم. هر صدايي و از هر جا. صداي زنجير در زندان. غلتيدن صخره در سراشيبي. فرياد پرندگان افتاده به دام. بمب ساعتي، انفجار آتش‌فشان. زير پاي من. صداي رعد و قارقار كلاغ در گوشم.

آخرین محصولات مشاهده شده