درباره‌‌ی با هم (آئین‌ها لذت‌ها و سیاست‌های همکاری)

فردگرايي از اين نوع که توکويل توصيف مي‌کند، به نظر لا بوئسي - اگر امروز زنده بود- شکلي جديد از بردگي داوطلبانه به نظر مي‌رسد.. فرد در اسارت اضطراب خود است و به دنبال حس امنيت در امر آشنا مي‌گرددست.. اما کلمه فردگرايي به باور من يک غيبت اجتماعي و نيز يک انگيزه فردي است: آيين مفقود است.. نقش آيين در همه فرهنگ‌هاي انساني تسکين و رفع اضطراب است. آيين با معطوف کردن مردم به بيرون و کشاندنشان در کارهاي نمادين و مشترک اضطراب را تسکين مي‌دهد.. اجتماع مدرن آن پيوندهاي آييني را تضعيف کرده است.. آيين‌هاي سکولار، به ويژه آيين‌هايي که هدفشان در ذاتفي نفسه همکاري است، براي فراهم کردن آن حمايت بسيار ضعيف بوده‌اند. مورخ قرن نوزدهم،، ياکوب بورکهارت،، از دوران مدرن به مثابه «عصر ساده سازان وحشي» ياد مي‌کند. امروزه تأثير امتزاج اميال اتحادطلب با ناامني اقتصادي مي خواهد زندگي اجتماعي را به طرزي وحشيانه ساده کند: «ما عليه آنها» با « به خودتان ربط دارد.» جفت شده است. اما من اصرار مي‌کنم که ما در عصر «هنوز نه» به سر مي‌بريم.. ساده‌سازان وحشي مدرنيته ممکن است، ظرفيت ما براي زندگي با هم را واپس زني کرده و آن را دچار اعوجاج کنند، اما اين ظرفيت را پاک نمي‌کنند و نمي‌توانند پاک کنند. به عنوان حيوانات اجتماعي، ما قادريم ژرف‌تر از آن‌چه نظم اجتماعي موجود تصور مي‌کند همکاري داشته باشيم، زيرا گربه نمادين و اسرارآميز مونتني در ما غنوده است.

آخرین محصولات مشاهده شده