درباره‌‌ی بازی سفید (حکایت)

مردي تنها بدون هيچ همراه و مقصدي بازي سفيد بي‌هدفي را آغاز مي‌کند و با اتومبيل به دل جنگلي ناشناخته مي‌راند و ماشينش در گل‌ولاي گير مي‌افتد. نه خانه‌اي در آن اطراف است و نه نشاني از انسان. در کناره‌ي راه مسيري باريک به دل جنگل فرومي‌رود و او با ترديد به آن پا مي‌گذارد... و کمي بعد نوري مقابل چشمانش پديدار مي‌شود، پيکري انسان‌نما ساخته از روشنايي ناب. آن پيکر سپيد به‌آرامي به او نزديک مي‌شود، لمسش مي‌کند و بي‌هيچ کلام و ردپايي ناپديد مي‌گردد. و صداهايي در ژرفاي جنگل... گويي آنجا کساني هستند... چه بود آن؟ رؤيايي زودگذر؟ نشانه‌اي آسماني؟ يا بازتابي از چيزي ژرف از درون خود او؟ اما آيا آن تصاوير واقعي‌اند يا سايه‌هايي هستند از نور؟ آيا آن صداها مي‌توانند راهي براي رهايي او از آن برزخ جنگلي باشند؟ بازي سفيد، با زباني که چون مهي سبُک ميان روشني و ابهام شناور است، خواننده را آرام‌آرام به ژرفاي فضايي شاعرانه و پررمزوراز فرومي‌برد. جهاني که در آن هر پژواکي از ناپيدا و هر سکوت آستانه‌اي است به ناشناخته‌هاي درون. سبک نوشتاري يون فوسه، نويسنده‌ي برجسته‌ي نروژي و برنده‌ي نوبل ادبيات 2023، چون موسيقيِ خاموشي است که در آن واژه‌ها تکرار مي‌شوند، نه براي تأکيد که براي آشکارکردن آن‌چه تنها در تکرار پديدار مي‌گردد. يون فوسه با ريتمي کُند و مراقبه‌گون و سکوت‌هايي پرطنين تجربه‌اي کم‌نظير از ادبيات معاصر اسکانديناوي مي‌افريند، تجربه‌اي که با لطافتي رازآلود به‌تمامي در بازي سفيد جلوگر شده است

آخرین محصولات مشاهده شده