درباره‌‌ی بازیگر

تصور مي‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کني فقط شيطنتِ دل بوده است در يک لحظه خيال مي‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کني عشق به سراغت آمده و چاره‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اي نداشته‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اي شايد هم چنين بوده باشد اما ما آدم‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها فقط تا امروز و اکنون را نگاه مي‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنيم و نمي‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دانيم که لرزشِ دل تا سال‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاي سال و حتي بر زندگي و آينده فرزندان سايه‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اي مي‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌افکند هميشگي و دامنه‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دار! شايد اکنون که من هيچ ريشه‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اي در خود نمي‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بينم نتيجه آن يک لحظه‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اي است که دلت لرزيده و به خيال خودت عشق را تجربه کردي شايد حتي ماندن و مُردن آدم‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاي امروز ريشه در آن روزي دارد که مي‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گويم. دلم مي‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواست بدانم که هستم، از کجايم؟ دلم مي‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواست ريشه‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هايم را بشناسم و هزاران دل خواستن‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاي ديگر که بي‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جواب مانده از عشق‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاي پنهان تا سکوت‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاي اجباري از مرگِ عشق تا مُردنِ آدمي و حتي از علاقه‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اي که ناگاه و اتفاقي رخ مي‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد همه و همه ما را به بازيگران و تماشاگراني بدل مي‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند که فقط نظاره‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گر هستيم، نه صحنه‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گردان!

آخرین محصولات مشاهده شده