درباره‌‌ی باب اسفنجی شلوار کاراگاهی در معمای صدف گمشده

يك روز صبح زود، باب اسفجي در خواب عميق بود و داشت خواب يك معجون بستني بزرگ و خوشمزه را مي‌ديد و با خودش زمزمه مي‌كرد. «ممم معجون بستني»

آخرین محصولات مشاهده شده