درباره‌‌ی این راز سر به مهر (داستان هایی درباره زندگی نویسندگان روس)

پنج نويسنده‌ي دوران اتحاد شوروي، با اندکي رواداري درباره‌ي بانو داستايفسکي، به‌دنبال راز سربه‌مهر پنج نويسنده‌ي دوران روسيه‌ي تزاري، به پژوهشي پيگيرانه و عميق، آن هم نه در قالبي خشک و عبوس بلکه در ظرفي اديبانه، رنگين و شورانگيز، که نام داستان‌پژوهي سزاوار آن است؛ دست زده‌اند. در نخستين داستان‌پژوهي، يوري تنيانف (1894-1943)، نويسنده‌ي رمان‌هاي تاريخي و روانکاو برجسته‌ي شوروي، مي‌کوشد از راز سربه‌مهر الکساندر سرگيويچ پوشکين (1799-1837)، شاعر، نويسنده و آزادي‌خواه بزرگ روسيه به بانويي ناشناس رمزگشايي کند. موضوع دومين داستان‌پژوهي اين کتاب رمزگشايي از راز سربه‌‌مهر ميخائيل لرمانتوف (1814-1841)، شاعر، نويسنده و آزادي‌خواه نامدار روسيه است. سومين داستان‌پژوهي اين کتاب، پژوهش کتابخانه‌اي يا ميداني نيست، بلکه گشت‌وگذاري است در سير خاطرات و يادمانده‌‌ها. اين بار اين بانو آنا گرگوريونا داستايفسکي (1846-1918)، همسر و رفيق فيودور ميخائيلويچ داستايفسکي (1821-1881) است که در يک سفر دروني، از راز سربه‌مهري پرده برمي‌دارد که به عشق جاودان و پرشور آناي بيست‌ساله و داستايفسکي چهل‌‌وپنج‌ساله فراروييد. چهارمين داستان‌پژوهي اين کتابِ به‌راستي دلپذير، به لئونيد گروسمان (1888-1965)، دانشمند و نويسنده‌ي معروف اتحاد شوروي تعلق دارد که از شهرتي جهاني برخوردار است. موضوع پژوهش‌هاي گروسمان بسيار وسيع است: پوشکين، داستايفسکي، چخوف، تولستوي، شچدرين، ولتر، بالزاک و برخي بزرگان تئاتر روسيه. افزون‌براين، گروسمان داستان‌نويسي برجسته هم هست و چندين اثر مهم در حوزه‌ي رمان تاريخي آفريده است. داستان‌پژوهي گروسمان با عنوان، عشق نينا زارچنايا، از راز سربه‌مهر عشق ليديا استاخيونا ميزينووا، خواننده، پيانيست و بازيگر تئاتر، به آنتوان چخوف (1860-1904) رمزگشايي مي‌کند؛ عشقي که چخوف هرگز به آن پاسخ مثبت نداد، اما همواره آن را در قلب خويش با احترام فراوان پاس داشت. اما آخرين داستان‌پژوهي را ماکسيم گورکي (1868-1946) خالق آثاري چون مادر، آرتامانوف‌ها، زندگاني کليم سامگين و نمايشنامه‌هايي چون در اعماق و دشمنان درباره‌ي لئو تولستوي (1828-1910) بر قلم جاري کرده است. خود اين بخش به دو قسمت تقسيم مي‌شود: بخش نخست، يادداشت‌هايي است که گورکي پس از ديدارهايي که با تولستوي داشته، بر قلم آورده است و نمي‌توان آن را نوشتاري ادبي انگاشت، اما بخش دوم متني است به نام «نامه» که پس از آنکه تولستوي ياسنا پوليانا را ترک کرد و در يک ايستگاه قطار درگذشت، نوشته شده است. اين نامه، داستان‌پژوهي ژرف‌انديشانه است به قلم ماکسيم گورکي.

آخرین محصولات مشاهده شده