درباره‌‌ی افسانه ماهی‌گیر و مرغ آه

روزي روزگاري در سرزميني دور، ماهي‌گير تنهايي زندگي مي‌كرد كه پرنده‌ي سرخ‌رنگ خوش آوازي داشت. او پرنده‌اش را در قفسي نگه مي‌داشت كه بالاي پنجره‌ي اتاقش گذاشته بود. تنها دلخوشي ماهي‌گير اين بود كه هر غروب پرنده برايش آواز بخواند و سكوت سنگين كلبه را بشكند، اما هر غروب اشك در چشم‌هاي پرنده جمع مي‌شد و...

آخرین محصولات مشاهده شده