درباره‌‌ی اسکارلت (لونار سرگذشت 1 پادشاهی 2)

سيندر در تلاش است تا از زندان بگريزد؛ هرچند اگر هم از پس اين کار بربيايد، تبديل مي‌شود به مهم‌ترين فراري اتحاديه‌ي شرقي و قانون در تعقيبش خواهد بود. در آن‌سوي دنيا، مادربزرگ اسکارلت بينو گم شده‌است. شواهد نشان مي‌دهد چيزهاي زيادي وجود دارد که اسکارلت نمي‌داند؛ هم درباره‌ي مادربزرگش و هم خطر مهلکي که تمام عمر در سايه‌ي آن زندگي مي‌کرده‌است. در همين اثنا، وُلف به دنياي اسکارلت پا مي‌گذارد؛ يک مبارز خياباني که ممکن است بداند مادربزرگ او کجاست. به‌رغم آنکه ولف آشکارا اسرار سياهي در دل دارد، چاره‌اي براي اسکارلت نمي‌ماند جز اعتماد به او. همين‌ طور که اسکارلت و ولف مي‌کوشند از معما رمزگشايي کنند، مسيرشان با سيندر تلاقي مي‌کند و خود را پيشاپيش معمايي بزرگ‌تر مي‌بينند. آن‌ها در کنار هم بايد هميشه يک قدم جلوتر از ملکه لوانا باشند، زيرا ملکه تا کاي را به همسر يا چه‌بسا زنداني خويش بدل نکند، لحظه‌اي آرام نخواهد نشست.

آخرین محصولات مشاهده شده