دربارهی از دریچه ماه
حيران نشسته ماه
به تنها نشستنم
وين قطره قطره اشك
به مژگان شكستنم
ديوانگي نباشد اگر، شور عاشقي است
شب تا سحر نگاه بر مهتاب بستنم
از اين دريچه راه به سوي تو ميبرم
باشد اگر اميد از اين چاه رستنم
پيوستهام به مهر تو،اي گل كه بنگري
پيوند خويش از همه عالم گسستنم