درباره‌‌ی اثر هنری شدن

تاريخ مدرن تاريخ زيبايي شناختي سازي هاست و زيبايي شناختي سازي در هر حال ادعاي حفاظت را پيش مي کشد ما تقريباً همه چيز را به صورت زيبايي شناختي در مي آوريم و ميخواهيم کمابيش همه چيز را حفظ کنيم؛ از جمله زمين اقيانوسها اتمسفر گونه هاي نادر حيواني و گياهان عجيب و غريب اين شامل انسانها نيز مي شود. انسان ها نيز بهسان چيزهايي در خور تعمق ظاهر مي شوند که شايسته ي ستايش و مراقبت اند. تا مدتي هنرمندان و متفکران بودند که براي حق بي چون و چراي ارائه ي خود به جامعه - براي آن که آثاري خود آفريده شوند ـ به روش خاص خود مبارزه ميکردند امروزه هر کسي نه تنها حق دارد، بلکه موظف است که خود را طراحي کند. ما مسئول شيوه ي ارائه ي خود به ديگران هستيم ـ و نمي توانيم از اين مسئوليت زيبايي شناختي طفره برويم. با اين حال ما نمي توانيم بدن خودمان را پديد بياوريم. پيش از آن که مشغول طراحي خود شويم، مي بينيم که از پيش در چشم ديگران طراحي شده ايم. به همين دليل عمل «طراحي خود عمدتاً چرخشي انتقادي و مقابله جويانه مييابد ميخواهيم ديگران را واداريم تا ما را به صورتي که ميخواهيم ديده شويم ببينند - آن هم نه تنها در طي حيات زميني مان بلکه همچنين پس از مرگ اين يک مبارزه ي پيچيده است و کتاب حاضر قصد توصيف و تحليل آن را دارد.

آخرین محصولات مشاهده شده