دربارهی آخرین نشان مردی (مجموعه داستان)
همهچيز از همان ماجراي چند روز پيش شروع شد. دختر خانمي كه ما اصلا نجاتش نداديم اما دوست داشت ما را قهرمان بداند، اسمش آتنا بود و از مامان شماره گرفته بود. دو روز پيش مادر آتنا تماس گرفت و از مامان تشكر كرد. مامان هم مدام لابهلاي حرفهايش چشمكي به من ميزد و ميگفت: «راستش ما كه كاري نكرديم؛ همهش كار حامد جان بود كه اتفاقا الان داره پاياننامهشو مينويسه.» مامان گوشي را قطع كرد لبخندي زد و گفت: «حامد، باور كن ازت خيلي خوششون اومده.» من كه در اين شرايط بيشتر ميپسندم كه استاد راهنماها و داورهاي دفاع از پاياننامه از من خوششان بيايد تا بدون ايراد گرفتنها اجازه بدهند دفاع كنم، ترجيح ميدهم چيزي نگويم. از همان لحظه بابا و مامان به طور مستقيم و غيرمستقيم ميخواهند به من پيام بدهند. مثلا بابا موقعي نماز بعضي جاهاي قنوت را عمدا با صداي بلندي ميگويد: «ربنا آتنا فيالدنيا حسنه...»
كد كالا | 114954 |
زبان | فارسی |
نویسنده | مهرداد صدقی |
سال چاپ | 1397 |
نوبت چاپ | 2 |
تعداد صفحات | 256 |
قطع | رقعی |
ابعاد | 14.1 * 20.9 * 1.5 |
نوع جلد | شومیز |
وزن | 241 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.
مشتریانی که از این مورد خریداری کرده اند
آبنبات نارگیلی
265,000 تومان
نقشههایی برای گمشدن
227,000 تومان
آبنبات پستهای
350,000 تومان
همخونه
300,000 تومان