دربارهی قصه برای بچههای بیعقل
قصههاي ژاک پرور هم با عنوان طنزآميز "قصه براي بچههاي بيعقل" با قصههاي ديگري که تا به حال شنيده يا خواندهايد، تفاوت عمدهاي دارد. روزي که خرها خر شدند. روزي روزگاري خرها وحشي بودند و آزاد و رها در صحرا بيابان، هر وقت گرسنه ميشدند در علفزارها ميچريدند و هر وقت تشنه ميشدند، ميدويدند و ميرفتند سر چشمه و از صبح تا شب در صحرا وسط علفزارهاي سبز و بيسر و ته ميدويدند و ميچريدند و خوش بودند... روز و روزگار خرها سال به خوبي و خوشي ميگذشت، تا آن که روزي گروهي که خود را اشراف مخلوقات ميناميدند و گمان ميکردند که خداوند و دنيا را به خاطر آن ها آفريده، گذارشان به سرزمين خرها افتاد. خرها که از اين تازهواردها بدشان نيامده بود، و آنها را موجودات مفلوک و بيآزاري ميدانستند همچنان در علفزار ميدويدند و عرعر ميکردند و به همديگر ميگفتند: "اين ها چه حيوانات مضحکي هستند روي دو پا راه ميروند. چه گوشهاي کوچکي دارند و چقدر بدريخت و بدترکيباند. اما هر چه باشد مهمان ما هستند و بايد از آنها پذيرايي کنيم...
كد كالا | 80601 |
زبان | فارسی |
نویسنده | ژاک پرور |
مترجم | محمد مجلسی |
سال چاپ | 1395 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 88 |
ابعاد | 23.6 * 17.3 * 1.1 |
نوع جلد | گالینگور |
وزن | 445 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.