زيبايي هميشه قشنگ نيست...
ايزابل بايد از ته دل خوشحال باشد. چيزي نمانده دل زيباترين و خوشپوشترين شاهزاده را ببرد. اما او آن دختر زيبارويي نيست که لنگهکفش بلورينش را جا گذاشته و شاهزاده دلباختهاش شده باشد.او همان خواهر ناتني سيندرلاست که انگشتهاي پايش را قطع کرد تا کفش سيندرلا اندازهاش شود... کفشي که حالا غرق خون ميشود.