درباره‌‌ی خردنامه‌ی خرمی (کندوکاوی در شاهنامه)

در تاريخ سيستان آمده است كه بيت‌هايي از شاهنامه در بارگاه محمود برخوانده آمد.محمود گفت: شاهنامه خود هيچ نيست، مگر حديث رستم. اندر سپاه من، صد چو رستم هست. چه پاسخي داد فردوسي، به اين سخن؟ پاسخي كوبنده، ويران‌گر، دندان‌شكن... گفت: زندگاني خداوند دراز باد! ندانم كه در سپاه او چند چون رستم هست: اما اين دانم كه جهان‌آفرين تا جهان آفريد سواري چون رستم نيافريد. اين بگفت و از بارگاه به در رفت. پس از چندي محمود به خود آمد. گفت: اين مردك مرا، به تعريض دروغزن خواند: ببايد كشت.

آخرین محصولات مشاهده شده