آرنت در جلد دوم حيات ذهن با اراده سرو كار دارد كه در كنار تفكر و داوري، به تعبيري ، ركني از جمهوري قواي اوست. نويسنده ميكوشد در قالب 4 بخش، جايگاه اين قوه در تاريخ فلسفه و فكر، رويكردهاي گوناگوني كه قوه اراده به خود ديده است، و نسبت آن با ساير قواي ذهن را بكاود و از چند و چون اهميت اين قوه در حيات ذهن پرده بردارد. خواندن كتاب حاضر به ويژه با توجه به اين كه كمتر نوشته مهمي درباره موضوع مورد بحث به زبان فارسي در دست است ميتواند مجالي مغتنم براي انديشيدن و بازانديشي به اراده فراهم كند.