دربارهی بوطیقای شیطان (مجموعه داستان)
خليل دانهپاش دست بر شانه حكمت دربندي گذاشت و گفت: «پايان تلخي داشت.» حكمت دربندي بغض بالا آمدهاش را فرو داد و گفت: «نميخواهم دوباره آن چيزي را كه از ايوب در ذهن دارم، با كلمات خيانتكار با شما در ميان بگذارم. ميخواهم از كلمات بگريزم. او هم در نهايت موفق شد از كلمات بگريزد.» نعمت گندمكار اشكهايش را بيصدا از گونه پاك كرد و گفت: «ما هميشه در دام چيزهايي ميمانيم كه از آنها ميگريزيم. مرگ دام و دانه ايوب بود.» خليل دانهپاش گفت: «نگاه كنيد.» و بعد به گور تازه آقاي ايوبي اشاره كرد. هر سه نفر با چشمان حيرتزده ديدند كه جسم بيوزن آقاي ايوبي از ميان درزهاي خاك سبك و پوك بيرون آمد و كمي بالاي قبرش شناور شد. بعد باد تندي ورزيد و جسم ايوب ايوبي را مانند بادبادكي رنگي بالا كشيد.
كد كالا | 93956 |
زبان | فارسی |
نویسنده | علیرضا لبش |
سال چاپ | 1396 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 96 |
قطع | رقعی |
ابعاد | 14.3 * 21.2 * 0.8 |
نوع جلد | شومیز |
وزن | 104 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.