درباره‌‌ی به نمایش زندگان

جوشكون: چندبار بهت بگم: آإم شوخي خودش رو توضيح نمي‌ده. (به صفت نگاه مي‌كند.) البته اين حرف در مورد تئاتريا صدق نمي‌كنه. صفت: (طوري رفتار مي‌كند كه انگار دلخور شده) اولا كه من «تئاتري» نيستم. هنرمند تئاترم. جوشكون: (به صفت گوش نمي‌دهد و رو به اميد مي‌كند.) حالا انقلاب فرانسه رو چيكار داري؟ اميد: آخه يه امتحان درباره انقلاب‌ها داريم. من انقلاب فرانسه رو پيشنهاد كرده‌م. جوشكون: چه امتحاني؟ اميد: امتحان زبان تركي. جوشكون: (با نااميدي) امتحان زبان تركي؟ مگه تو دوره راهنمايي‌اي كه زبان تركي مي خوني؟ اميد: نه كه پارسال زاييده شده‌م! به بچه‌ت همين‌قدر اهميت مي‌دي ديگه... جوشكون: (عصباني مي‌شود) بي‌ادب! ...

آخرین محصولات مشاهده شده