درباره‌‌ی روزهای ممنوع ما (داستان 1 دلبستگی در دوران پس از جنگ)

اين رمان، شرح عشقي است كه بين دو جوان با نام‌هاي "ماركو" و "كارلا" در خلال جنگ جهاني دوم، صورت مي‌گيرد. كارلا سي و دو ساله و دبير زبان انگليسي در شهر "پاويا" است. او به دليل رازهاي زندگي‌اش، زنداني تنهايي اجباري خويش است. در زندگي او جوان با نام "ماركو" كه دانشجويي است بيست‌ساله. ظاهر مي‌شود. پدر ماركو، "پروفسور آلدوباشي"، به تازگي به قتل رسيده است. اين قتل، عادي به نظر نمي‌رسد زيرا كه او يكي از رهبران پارتيزان‌هاي كوه‌هاي "آپنينو" ـ حد فاصل شهرهاي "جنوا" و الساندريا ـ با نام‌ مستعار فرمانده‌ي اكتبر بوده است. چندروز پس از قتل، نامه‌ي بدون امضايي به دست ماركو مي‌رسد كه دليل قتل را اعلام مي‌كند: انتقام اعدام‌هايي كه به دستور فرمانده‌ي اكتبر در سال 45-1944 صورت گرفته است. در اين جا سفر ماركو براي يافتن واقعيت‌هاي زندگي پدرش شروع مي‌شود: تحقيقي از گذشته كه پسر جوان را به درون توفاني مي‌كشاند كه مي‌تواند زندگي خود و كارلا را كاملا دگرگون كند و....

آخرین محصولات مشاهده شده