اسب آبي صداي در را مي‌شنود. در را باز مي‌کند و دوستش خرسي کوچولو را مي‌بيند که يک دستش را پشتش قايم کرده و ايستاده است. اسب آبي مي‌گويد: «سلام.» خرسي مي‌گويد: «سلام، من براي تو يک سورپرايز دارم.» کتاب «خيلي خوشحالم» درباره‌ي يکي از احساس‌هاي مهم اسب آبي است. وقتي خرسي کوچولو به خانه‌ي او مي‌آيد و يک شاخه گل به او هديه مي‌دهد، حسابي غافلگير و خوشحال مي‌شود. خرسي مي‌گويد: «وقتي اين گل رز صورتي را ديدم فکر کردم بهتر است آن را براي تو بياورم.» اسب آبي مي‌گويد: «ممنونم خرسي.» اسب آبي گل را در گلدان کنار تختش مي‌گذارد و هر بار که نگاهش مي‌کند شادي را در قلبش احساس مي‌کند و شب با لبخند به خواب مي‌رود. صبح روز بعد اسب آبي تصميم مي‌گيرد به خاطر حس خوشحالي که خرسي به او داده، يک هديه به او بدهد. اما چي؟ بعد از کمي فکرکردن تصميم مي‌گيرد غذاي مورد علاقه‌ي خرسي را برايش درست کند! وقتي خوشحال مي‌شويم ممکن است لبخند بزنيم يا کارهاي ديگرمان را هم با خوشحالي انجام بدهيم يا با ديگران با آرامش بيشتري رفتار کنيم. هر کدام از اين حالت‌ها ممکن است براي ما يا هر کس ديگري که خوشحال است، پيش بيايد. مهم اين است که بدانيم خوشحاليم و آن را بگوييم و ابراز کنيم و به مرور بفهميم چه چيزهايي خوشحالمان مي‌کند. يکي از راه‌هايي که خوشحالمان مي‌کند، خوشحال کردن ديگران يا کساني است که دوستشان داريم. آيا تا به حال به خوشحال‌کردن خودتان يا ديگران فکر کرده‌ايد؟ خيلي خوشحالم يک جلد از مجموعه‌ي چهارجلدي احساسات من است. بقيه‌ي جلدها از اين قرارند: خيلي عصبانيم، خيلي ناراحتم، خيلي دوستت دارم. جين کنت از نويسندگان باتجربه کودک و نوجوان است. او انواع مختلفي از کتاب‌ها را براي کودکان و نوجوانان نوشته است. از کتاب‌هاي مقوايي و کتاب‌هايي همراه با فعاليت گرفته تا زندگي‌نامه‌ي شخصيت‌هاي تاريخي. سم والشو تصويرگر و نويسنده است و اخيرا به حوزه‌ي ادبيات کودک و نوجوان وارد شده و با نشرهاي متفاوتي همکاري داشته و کتاب‌هايش در امريکا، تايلند، استراليا، افرياقي جنوبي، فرانسه و انگلستان به چاپ رسيده است.